میزی برای کار
کاری برای تخت
تختی برای خواب
خوابی برای جان
جانی برای مرگ
مرگی برای یاد
یادی برای سنگ
این بود زندگی؟
سلام خوبی؟
نمی گویی چرا نا مهربانم؟ نمی دانی بد اخلاق هوس باز که بعد از تو به عالم بد گمانم حرف عاشقانه همه هستیمو من به سرا پات بریزم لب پر خنده می خوای بیا لبهام مال تو چشم پر گریه می خوای هر دو چشمام مال تو بیا تا برات بگم من وجودم مال تو بذار تا فدات بشم من غرورم مال تو اگه بازیچه می خوای بیا قلبم مال تو اگه رودخونه می خوای سیل اشکام مال تو چرا من بی تو بمونم نمی دونم نمی تونم az inke darbareye web nazar bedi khoshhal misham واسه ی زندگی کردن تو را می خوام خوب می دونم تو بدون عشقم تو هستی برا من زندگی هستی تو بدون عشقم تو هستی برا من زندگی هستی... 
حرف دلم
نمی پر سی چرا با دیگرانم ؟
ثمره عمر آدمی یک نفس است و آن نفس از برای یک همنفس است گر نفسی با نفسی هم نفس است آن یک نفس از برای عمری بس است
توی دنیا چی می خوای به پات بریزم
